الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة (کتاب)

اَلاْسْفارُ الاْرْبَعَة
اطلاعات کتاب
نویسنده ملاصدرا
موضوع حکمت اسلامی
زبان عربی
اطلاعات نشر
ناشر دار احیاء التراث
تاریخ نشر ۱۹۸۱ م
نسخه الکترونیکی

اًَلْحِکمَةُ الْمُتَعالیة فِی الْاَسْفارِ العَقلیّة الاَربَعَة مشهور به اَلاْسْفارُ الاْرْبَعَة عنوان اثر مشهور فلسفی صدرالدین شیرازی، ملقب به صدر المتألهین و ملاصدرا (حدود ۹۷۹-۱۰۵۰ق). مؤلف نام کامل کتاب را الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة نهاده است. نام این کتاب از چهار سفر یک حکیم متأله بهره برده است. سفرهای چهارگانه عبارتند از: من الخلق الی الحق؛ فی الحق بالحق؛ من الحق الی الخلق بالحق؛ فی الخلق بالحق.

این کتاب از جهت جامعیت و دامنۀ تأثیر بر حوزه حکمت اسلامی در سده‌های اخیر - به ویژه جریان «‌حکمت شیعی‌» - جایگاه ممتازی دارد. بسیاری از آثار حکمای نسل‌های بعد با اقتباس یا الهام گرفتن از این اثر پدید آمده‌اند. نویسنده این کتاب، برای اثبات ادعاهای فلسفی خویش از براهین عقلی، آیات، روایات و کشف و شهود عرفانی استفاده کرده است.

زمان نگارش

در حیات علمی صدرالدین، ۳ دوره متمایز وجود دارد:

  1. دوره تحصیل و مطالعه در فلسفه و کلام به شیوه استدلالی محض.
  2. دوره گوشه نشینی(عزلت) و رویکرد به اشراق و سلوک معنوی.
  3. دوره تعلیم و پرداختن آثار.

بر اساس برخی قرائن، شروع نگارش این کتاب احتمالا در اواخر دوره دوم یاد شده بوده است. مولف در مقدمه کتاب، آن را حاصل دوره طولانی انزوا و کناره گیری از مشاغل علمی رایج می‌شمارد. و از سوی دیگر، از استاد خویش میرداماد (د ۱۰۴۰ق) با دعایی که در حق زندگان رواست، یاد می‌کند. نیز در اواخر بخش نخست از بخش‌های چهارگانه کتاب، از حالتی الهام بخش که او را به پرداختن مطلب توانا ساخته است، سخن می‌گوید. در یادداشتی که او بر این سخن خود افزوده -و در حاشیه برخی نسخه‌های خطی کتاب آمده - تاریخ ۱۰۳۷ق قید گردیده است.

وجه نامگذاری

«اسفار» در عنوان کتاب جمع سَفَر است، هرچند برخی گمان کرده‌اند اسفار جمع سِفر است. اما صدرالدین شیرازی طرح کتاب خویش را منطبق بر سَفَرهای چهارگانه عارفان دانسته است. این سفرها به بیان او در مقدمه اسفار عبارتند از:

  1. سفر از خلق به سوی حق،
  2. سفر در حق با حق (با حق، از آن رو که سالک در این سیر، وجود خویش را فرو می‌نهد و سیر او به حق انتساب می‌یابد)،
  3. سفر از حق به سوی خلق با حق (سیر در کیفیت صدور کثرت از وحدت یا مشاهده مراتب مخلوقات از عالی تا نازل)،
  4. سفر در خلق با حق(سیر در کثرت مخلوقات، از آن رو که وحدت حق در آنها مندرج است و مشاهدۀ کیفیت بازگشت خلق به حق).براین اساس ملا صدرا نام کتابش را «الحكمة المتعالية في الأسفار العقلية» گذاشت.

بخش های کتاب

کتاب صدرالدین شیرازی نیز در ۴ سفر تنظیم شده است:

  1. در امور عامه (وجود و مظاهر آن)؛
  2. در حکمت طبیعی (جواهر و اعراض)؛
  3. در الهیات به معنی اَخَص؛
  4. در نفس و مبدأ و معاد آن.

آنچه در این باره جلب نظر می‌کند تفاوت فصل بندی اسفار با آثار جامع پیش از آن در فلسفه اسلامی است که عموماً پیش از امور عامه و الهیات خاص به دو مبحث منطق و طبیعیات پرداخته‌اند و به اقتضای طبقه بندی ارسطویی علوم، بخشی را نیز به ریاضیات (حکمت وُسطی) اختصاص داده‌اند. در اسفار دو مبحث «اصالت وجود» و «حرکت جوهری»، نوآوری های مؤلف را نشان داده است.

نگاهی به محتوا

ملاصدرا کتابش را با سفر اول از سفرهای چهارگانه آغاز کرده که همان سفر از خلق به سوی حق است. وی در مقدمه این بخش سه تعریف برای فلسفه ذکر کرده است تعریف نخست: کامل شدن نفس انسانی با معرفت و شناخت حقایق موجودات (همان‌گونه که هستند) به اندازه‌ای که در توان انسان است وحکم کردن به ثبوت آنها از راه برهان نه از راه گمان وتقلید.

تعریف دوم: نظم یافتن جهان برمحور نظمی عقلی به اندازه توان بشری تا جهان شباهت به خداوند پیدا کند.

تعریف سوم: انسان مرکب از ماده و معنی و مرتبط با دو عالم خلق و امر است و در نفس او نیز دو جهت تعلق و تجرد وجود دارد؛ و حکمت(فلسفه) هم که کارش اصلاح هر دو جنبه(مادی و مجرد) انسان است تقسیم به حکمت نظری و عملی می شود و غایت حکمت نظری نقش پذیری نفس انسان به صورت وجود است بدان گونه که نفس عالمَی عقلی شبیه عالم عینی و خارجی بشود (در کمالات و صورت‌های وجودی‌اش نه در ماده) ، غایتِ حکمت عملی هم نتیجه‌اش مباشرت انسان به عمل خیر است برای این که نفس بر بدن غلبه پیدا کند و بدن در برابر نفس مطیع و منقاد شود. به باور ملاصدر ایمان در آیات قرآن کریم بیانگر کمال حکمت نظری و عمل صالح حاکی از کامل شدن حکمت عملی در انسان است. وی هم‌چنین تصریح دارد که تعریف فلسفه از سوی فلاسفه الهی به «تَشبُّه به اله» (خدایی شدن و شباهت به معبود پیداکردن) سخن رمزی آنان در اشاره به حکمت نظری (ایمان) و حکمت عملی(عمل صالح) است. صدرالمتألهین منظور از حدیث نبوی: «تخلقوا بأخلاق الله‌» (اخلاق الهی را خوی خویش کنید) را همان احاطه به معلومات و تجرد از جسمانیات دانسته است. آخرین بخش کتاب اسفار فصل ۳۴ با این عنوان است (في كيفية تجدد الأحوال و الآثار على أهل الجنة و النار چگونگی تجدید حالات و آثار بر بهشتیان و دوزخیان) ملا صدرا در این فصل با استشهاد به آیات قرآن اثبات کرده که دوزخیان هیچ گاه از عذاب رهایی ندارند و همواره عذاب برایشان تجدید می‌شود زیرا دوزخ (دارالجحیم) هر چند از جنس دنیاست ولی به فرمان الهی واراده او همواره قوای مادی دوزخیان برای پذیرش عذاب و کیفر تجدید می شوپد و جاودانه در دوزخ ماندگار هستند به عنوان نمونه آیه ۵۶ سوره نساء (كُلَّمَا نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْنَاهُمْ جُلُودًا غَيْرَهَا لِيَذُوقُوا الْعَذَابَ هر چه پوستشان بريان گردد، پوست‌هاى ديگرى بر جايش نهيم تا عذاب را بچشند.) بهشتیان نیز همواره مشمول نعمت های جدید و غیر مکرر هستند و فراتر از عالم ماده و طبیعت هستند (هر چند نعمت های بهشت برای اهل بهشت محسوس است) و زمان و مکانشان از جنس زمان و مکان دنیا نیست. ملاصدرا کتابش را با سخنی از محی الدین در فتوحات درباره بهشتیان ودوزخیان ختم می کند که بهشتیان هر نعمتی را که در دل خوطر کنند برایشان در خارج تحقق می یابد و نیز دوزخیان از هیچ عذاب بزرگ‌تری نسبت به آن چه به آن گرفتارند نمی‌ترسند مگر این که گرفتارش خواهند شد و این همان دائمةالتکوین بودن آخرت است.

شیوه مولف

  • استفاده همزمان استدلال عقلی و شهود: از دیدگاه مولف در حکمت راستین، برهان و کشف دو وجه جدایی ناپذیر و کامل کننده یکدیگرند. وی بارها در اسفار و دیگر آثار خود از درآمیختن روش شناخت فلسفی و طریقه شهود عرفانی سخن می‌گوید و بر سستی روش هایی که تنها به یکی از این دو دیدگاه تکیه دارند، تأکید می‌ورزد. در مقدمه کتاب به کسانی که به دنبال حکمت هستند، توصیه می‌کند که پیش از خواندن کتاب به تزکیه نفس بپردازد و بدین گونه حکمت و معرفت را بر بنیانی استوار نهد و از اشتغال به سخنان عوام صوفیه، و اعتماد به گفته‌های متفلسفان به شدت پرهیز کند. و خودش نیز از این که بخشی از عمرش را در تتبع نظریات متفلسفین و جدال کنندگان کلامی ضایع ساخته فراوان استغفار می کند.
  • نقل قول های گسترده از پیشینیان: شیوه تدوین کتاب، چنانکه از گفته‌های مؤلف برمی‌آید، متأثر از گرایش او به جستجو و سازگار کردن آرای گوناگون از دو مکتب مَشّاء و اشراق است. ضمن آنکه وی خواسته است که با آگاه کردن خواننده از عقاید پیشینیان، او را در فهم و قبول نظر خاص خویش یاری کند.

گوناگونی مطالب

در اسفار، گذشته از نقل قول‌های گسترده از منابع عرفانی چون آثار ابن عربی و شارحان آنها، نظریات و گفته‌های بسیاری از فیلسوفان و متکلمان مورد نقد و نظر قرار گرفته است. مؤلف در هر مبحث نخست تقریری از موضوع، مطابق مبانی مشهور حکما به دست می‌دهد و به اقتضای بحث از دیدگاه‌های کلامی نیز ذکری به میان می‌آورد.

ویژگی ها

  • جنبه انتقادی نسبت به آرای گذشتگان.
  • کوشش برای هماهنگی میان حکمت و شریعت به ویژه در سفرهای سوم و چهارم.
  • داشتن صبغه کلامی در برخی مباحث.
  • مشتمل بودن بر مضامین دشوار و دیریاب.
  • صراحت گفتار و زیبایی و لطافت بیان.
  • زبان شاعرانه در بیان مطالب.

منابع اسفار

موارد استناد مؤلف به عبارات کتب فلسفی، عرفانی و کلامی فراوان است، اما اغلب آنها از منابع مشهور و بازمانده بیرون نیست. مواردی را نیز می‌توان یافت که گفته کسی بدون ذکر صریح نام او نقل شده است و تعیین مآخذ اینگونه نقل‌ها درخور پژوهشی مستقل است. از کتب مهمی که در فصول مختلف اسفار به آنها ارجاع، و از آنها نقل شده است، اثولوجیا و رسائل اخوان الصفا را می‌توان نام برد. این دو اثر بی‌تردید بر افکار مؤلف تأثیر عمیقی نهاده‌اند.

شرح‌ها و حواشی

بر کتاب اسفار حواشی متعددی نوشته‌اند. حاشیه ملاعلی نوری (درگذشت ۱۲۴۶ق) را ظاهراً باید قدیم‌تر از همه دانست. مفصل‌ترین و معروف‌ترین آنها از ملاهادی سبزواری (درگذشت ۱۲۸۹ق) است که به جزبخش جواهر و اعراض به تمام کتاب پرداخته است. حاشیه آقاعلی مدرس زنوزی نیز از حواشی عالمانه و سودمند این کتاب است. از دیگر حاشیه نگاران بر اسفار، ملا اسماعیل درب کوشکی اصفهانی (درگذشت ۱۲۷۷ق)، محمد بن معصوم علی هیدجی (درگذشت ۱۳۴۹ق) و علامه طباطبایی را می‌توان نام برد. از دیگر شروح جدید این کتاب می‌توان از شرح مرتضی مطهری بر بخش‌های قوه و فعل اسفار و نیز شرح محمد تقی مصباح یزدی بر جلد اول و هشتم اسفار و نیز شرح عبدالله جوادی آملی بر دو جلد اول اسفار که با عنوان رحیق مختوم در ۱۰ جلد ارائه شده است، شرح فارسی حسن حسن زاده آملی از جمله شرح‌های محقّقانه معاصر(قرن پانزده شمسی) است.

جایگاه کتاب

سید محمدحسین حسینی تهرانی : حكيم‌ بزرگ‌ اسلام‌ و فخر فلاسفۀ عالم‌ كتابی دارد بنام‌ «أسفار أربعه‌»... كه‌ حقّاً از اسرار و رموز مباني‌ توحيد با برهان‌ و استدلال‌ و ارائۀ حقائق‌ و نفائس‌ مطالب‌ و رنج‌ فراوان‌ پرده‌ برداشته‌ است‌، و می‌توان‌ آنرا در صدر كتب‌ علميّه‌ و فلسفيّه‌ به‌ شمار آورد .

محمدرضا مظفر: كتاب اسفار در رأس تمامی كتب فلسفه قديم و جديد و مادر تمامی تأليفات ملاصدار است؛ چراكه هر كتابی يا رساله ای كه پس از آن تأليف كرده، برگرفته از عبارات آن كتاب است.

ترجمه

انتشارات مولی، در طی سال‌های ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۲ش، مجموعه ۹جلدی ترجمه فارسی محمد خواجوی بر این کتاب را منتشر نمود.

چاپ‌ها

اسفار نخست در ۱۲۲۲ق به کوشش علی پناه زنوزی و محمدحسن فانی زنوزی در اصفهان، و چند بار پس از آن در ۴ جلد -از جمله در ۱۲۸۲ و ۱۲۸۸ق در تهران- به چاپ سنگی رسیده است. محمدابراهیم آیتی فهرستی از مطالب کتاب براساس چاپ‌های سنگی تنظیم کرده است.

چاپ تحقیقی اسفار با اشراف علامه طباطبایی در ۹ جلد در ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۹ق در قم صورت گرفته است.

در سال ۱۹۸۱م/۱۴۰۱ق، در ۹ جلد همراه با حواشی علامه طباطبایی و حکیم سبزواری و دیگران در انتشارات دار احیاء التراث بیروت چاپ شد.

در سال ۱۳۸۲ ش، نیز بنیاد حکمت صدرا، دوره ۹ جلدی این مجموعه را با تحقیقی جدید همراه با حواشی حکیم سبزواری چاپ نمود.

کارهای محققان اروپایی

ارزش این کتاب کمابیش توجه محققان اروپایی را جلب کرده است. نخستین بار ماکس هورتن در کتاب «نظام فلسفی شیرازی» به شناساندن این اثر پرداخت و خلاصه‌ای از مطالب آن را به زبان آلمانی برگرداند. هانری کربن نیز در مطالعات مربوط به حکمت متعالیه و اسفار، به ویژه با کتاب خود «اسلام ایرانی» سهم شایانی داشته است

پانویس

  1. صدرالدین شیرازی، اسفار، ج۱، صص۴-۸.
  2. صدرالدین شیرازی، اسفار، ج۶، ص۳۸۱.
  3. نگاه کنید: حقوق، ۳۳۱؛ نخجوانی، فهرست کتابخانةدولتی تبریز، ص۱۲۹.
  4. نگاه کنید: براون،؛ IV/430 قیاس کنید با: گوبینو، ۸۰.
  5. صدرالدین شیرازی، اسفار، ج۱، ص۱۳.
  6. صدرالدین شیرازی، اسفار، ج۱، ص۱۳؛ برای تعبیرهای مختلف از سفرهای چهارگانه، نک: ابن عربی، الفتوحات المکیة، ج۷، صص۱۱۷، ۱۲۵؛ آملی، المقدمات من کتاب نص النصوص، ص۲۶۸؛ کاشانی، اصطلاحات الصوفیة، ص۸۷؛ نیز نک: مرکزی، ج۹، ص۱۰۱۳: رساله‌ای با عنوان الاسفار الاربعة از شمس الدین محمد خفری.
  7. صدرالدین شیرازی، اسفار، ج۱، ص۱۳.
  8. ملاصدرا، اسفار، ۱۹۸۱م، ج۱، ص۲۰-۲۱.
  9. ملاصدرا، اسفار، ۱۹۸۱م، ج۱، ص۲۱-۲۲.
  10. ملاصدرا، اسفار،۱۹۸۱م، ج۹، ص۳۸۰-۳۸۲.
  11. متفلسف، کسی که ادعای فلسفه دانی دارد ولی تخصص کافی در آن ندارد.
  12. صدرالدین شیرازی، اسفار، ج۱، ص۱۲.
  13. صدرالدین شیرازی، اسفار، ج۱، ص۱۱.
  14. صدرالدین شیرازی، اسفار، ج۱، ص۵، صدرالدین شیرازی، المبدأ...، ص۶.
  15. صدرالدین شیرازی، اسفار، ج۱، صص۱۰-۱۱؛ نیز نک: ۸۵.
  16. برای نمونه، نک: صدرالدین شیرازی، اسفار، ج۶، ص۳۹۵-۳۹۹، ج۹، صص۴-۶، ۱۶۰-۱۶۱، ۲۴۳، ۲۷۳، ۳۲۱- ۳۲۷.
  17. برای نمونه، نک: صدرالدین شیرازی، اسفار، ج۱، صص۳۱۴، ۳۱۵، ۳۸۸، ج۲، صص۱۵۸، ۱۵۹، ۲۹۴، ج۷، صص۲۱۶، ۲۱۸.
  18. نک: آقابزرگ، ج۶، صص۱۹ - ۲۰؛ آشتیانی، مقدمه بر المسائل القدسیة، صص۵۴ - ۵۶.
  19. تهرانی، سیدمحمدحسین، الله شناسی، ج۳، ص۳۶۵
  20. صدر المتالهین، الاسفارالاربعة، نشر دار احیاء التراث العربی، بیروت۱۹۸۱م. چاپ۳(مقدمه کتاب)
  21. استراسبورگ، ۱۹۱۳م
  22. نک: IV/54-115
  1. فرتبت كتابي هذا طبق حركاتهم في الأنوار و الآثار على أربعه أسفار و سميته بالحكمة المتعالية في الأسفار العقلية
  2. و إني لأستغفر الله كثيرا مما ضيّعتُ شطراً من عمري- في تتبع آراء المُتفلسفة و المُجادلين من أهل الكلام و تدقيقاتهم و تعلم جربزتهم في القول و تفننهم في البحث

منابع

  • آشتیانی، جلال الدین، مقدمه بر المسائل القدسیة صدرالدین شیرازی، تهران، ۱۳۵۲ش /۱۹۷۳م.
  • آقابزرگ، الذریعة.
  • آملی، حیدر، المقدمات من کتاب نص النصوص، به کوشش جلال الدین آشتیانی، تهران، ۱۳۵۲ش /۱۹۷۴م.
  • ابن عربی، محیی الدین، الفتوحات المکیة، به کوشش عثمان یحیی، قاهره، ۱۹۷۲م به بعد.
  • حقوق، خطی.
  • صدرالدین شیرازی، محمد، الاسفار الاربعة، قم، ۱۳۷۸-۱۳۸۹ق.
  • همو، تفسیر القرآن الکریم، به کوشش محمد خواجوی، قم، ۱۴۱۱ق /۱۳۶۸ش.
  • همو، المبدأ و المعاد، به کوشش جلال الدین آشتیانی، تهران، ۱۳۵۴ش.
  • همو، مفاتیح الغیب، به کوشش محمد خواجوی، تهران، ۱۳۶۳ش.
  • قمشه‌ای، محمدرضا، حاشیه بر الاسفار.
  • کاشانی، عبدالرزاق، اصطلاحات الصوفیة، لاهور، ۱۹۸۱م.
  • مرکزی، خطی.
  • نخجوانی، محمد، فهرست کتابخانةدولتی تبریز، تبریز، ۱۳۲۹ش.
  • نوری، علی، حاشیه بر الاسفار.
  • Browne, E. G., A Literary History of Persia, Cambridge, 1924.
  • Corbin, H., En Islam iranien, Paris, 1972.
  • id, Histoire de la philosophie islamique,Paris,1964.
  • Gobineau,Comte de, Les religions et les philosophies dans l'Asie Centrale, Paris, 1923.


پیوند به بیرون

  • منبع مقاله: